هنوزم درتاریکی فرشته ای هست
ایستادن زیر باران برای همه آدم ها یکسان نیست همه خیس میشوند ولی عده ای آن رامىفهمند واز آن لذت میبرند. سیاهی را همه می بینیند اما نمیدانند که این ندیدن است. زمانی گذشت که به این باور برسم برای رهایی از تاریکی زندگي ام که همه دیدند ولی دلیلش را نپرسیدند نباید به انتظار بیهوده نشست. فراموش نمیکنم آدم هایی که نه درسختی ونه درمشکلاتم یاری ام نکردند وبا بی تفاوتی از کنارم عبور کردند. . فراموش نمیکنم آدم هایی که تا توانستند برایم مشکل آفریدند آن هایی که وقتی با تو کارندارند حتی لحن کلامشان هم تغییر میکند همه راکنار زدم ولی فراموش نکردم. خودم را زندگي ام وحتی قسمت وحکمتم را به فرشته وهمراهی سپردم که نه با تغییر من ونه با دغدغه های روزمره من نه لحنش ونه مهربانی اش با هیچ یک از تغییرات من تغییر نخواهد کرد خودم را وجودم را زندگي ام را به خدایی سپردم که با تمام بدی هایم مرا ميخواهد ومرا درک میکند وهمه جوره هوایم را دارد گاهی اوقاتت باید تنها باشی تنهای تنها وفقط خودت باشی وخدای خودت من یادگرفتم نباید به انتظار بیهوده نشست ..باید خودت از دل سیاهی وتاریکی یک فرشته و یک همراه پیدا کنی هنوزم درتاریکی فرشته ای هست.